گلهای زیبای باغ ارم شیراز را چه کسی میچیند؟
یا این من بودم که روی سنگهای شکسته معبد آناهیتا میدویدم؟!
چه یادگارهایی؟ چه میراثی از خودم به جا گذاشتهام؟!
شهر و محلهتان را چهطور گشتهاید، میراثش را میشناسید؟
گذشتگان کار خود را کردند. میان این همه میراث فرهنگی، از ما چه میماند؟ اصلاً این میراث چیست؟
از استاد محیط طباطبایی رئیس موزه رضا عباسی و محقق، میپرسم و او در تعریف میراث میگوید: «میراث از کلمه ارث است. ارثیه، ارث رسیدن. ما میگوییم قیافه تو به پدر بزرگت رفته، یا ارث عمویت را داری؛ به عبارتی همه اموال معنوی و مادی را که به ما میرسد میگوییم ارث رسیده. ارث یعنی چیزی که وجود دارد.
گوشهای از تخت جمشید/عکس ها:مسعود خامسی پور
میراث فرهنگی هم یعنی آنچه که هست، زنده است. میشود دید و لمسش کرد. درست است که ما را به گذشته وصل میکند اما زنده و قابل لمس است. شناسنامه ماست در این دنیا، بین فرهنگهای مختلف، میگوید که ما که هستیم و چه به ارث بردهایم. برگه شناسنامهمان است و ما را معرفی میکند.به عبارت دیگر مادر ماست. معمولاً در تعریف و انتقال فرهنگ میگوییم فرهنگ مادری! مادر فرهنگ را به بچه منتقل میکند. مادر است که میراث فرهنگی را یاد میدهد و یاد میدهد که هویتش را از شناسنامهاش پیدا کند. وقتی مادر سفره نوروزی میاندازد و میگوید دعا بخوانید یا اسفند دود کنید و یا... در واقع دارد میراث فرهنگیاش را به فرزندان منتقل میکند. ما میتوانیم میراث فرهنگی را تشبیه کنیم به مادر.»
گفت و گویمان را با رئیس موزه عباسی ادامه می دهیم:
- بعضیها دوست دارند یادگارهایی از مراکز باستانی بردارند . وقتی به یک محوطه باستانی و تاریخی میرویم، وظیفهمان در مقابل آن میراث تاریخی چیست؟
وقتی شما میروید موزه و از ظرفی خوشتان میآید که آن را برنمیدارید. میتوانید عکس بگیرید یا کارت پستالهای آنجا را تهیه کنید. محوطه تاریخی هم مثل موزه است. این کار مثل گل کندن است. میتوانید گل را بو کنید. مواظبت کنید. روش باغبانی این است. باید مواظبت کرد.
میراث فرهنگی فقط بنای تاریخی نیست، با رسوم هم باید آشنا شد. با شیوههای زندگی.باید بدانیم چهارشنبه سوری یا اصلاً این نوروز چیست؟
- شما دیدن چه جایی را توصیه میکنید؟
هر کسی شهر خودش را ببیند و زادگاه خودش را بشناسد.